محل تبلیغات شما



واکسنی برای این ویروس وجود ندارد بنابراین تنها راه جلوگیری از سرایت آن تشخیص زود هنگام و درمان بیمار در قرنطینه است و در قدم بعدی باید محدودیت های مسافرتی ایجاد کرد و از گردهمایی های عمومی جلوگیری کرد.


- دست ها را با آب و صابون یا ژل ضد عفونی کننده حاوی الکل تمیز کنید.

- هنگام سرفه یا عطسه جلوی دهان و بینی خود را با دستمال یا آرنج بگیرید.

- از تماس با کسانی که علایم سرماخوردگی دارند پرهیز کنید.

-گوشت و تخم مرغ را قبل از خوردن کاملا بپزید

- از تماس بدون محافظ با حیوانات وحشی یا دام های زنده خودداری کنید.


در نامه 31 نهج البلاغه آمده است: از مشاوره با ن بپرهیز که نظریه آنها ناقص و تصمیمشان ناپایدار است. 

در اینجا مراد حضرت همه زنها نیست بلکه مقصود زنهای کم خرد و تهی مغز است که دل به زخارف دنیا بسته اند و چشم از حقایق فرو بسته اند.

در حکمت 58 امده : زن عقربی شیرین نیش است. روایت هشداری به مردان نسبت به خطر زن بارگی و دنیا پرستی است. یعنی زن بارگی، دنیا پرستی و فرو غلطیدن در گرداب شهوات، ظاهری نوشین و باطنی نیش آلود دارد.

در حکمت 230 آمده است: ن همگی شر هستند و از همه بدتر اینکه ما مردان مجبور به تحمل آنها هستیم. یعنی زن مایه زحمت است از جهت جنسی، ناموس، امنیت و . و پرزحمت ترین چیز درباره او همین است که با تمام زحمات، همگان برای ادامه زندگی ناچار از ازدواج هستند . پس زن شر است اما شر بودنش از جهت جسم خاکی است و ارتباطی که با مرد دارد  و چه بسا در این باره از زن پرسیده شود او هم می گوید مرد شر است ولی با این حال باید ازدواج کرد. پس شر بودن ربطی به ذات و حقیقت زن ندارد.

در حکمت 119 آمده است: غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است. یعنی غیرت زن بر مرد کفر است زیرا که راضی نبودن او است به بودن زن دیگر در فراش شوهرش که به حکم خدا حلال است و غیرت مرد بر زن ایمان است زیرا که راضی نبودن او است به بودن مرد دیگر بر فراش زنش که به حکم خدا حرام است و خدا راضی نیست . پس راضی نبودن به چیزی که خدا راضی نیست ایمان است. 


عالم مثال که به آن عالم شهادت ، عالم اشباح، عالم برزخ و اقلیم ثامن نیز گفته می شود مابین دنیا و آخرت است. از جهتی شبیه به این دنیا است زیرا دارای شکل، مقدار و اندازه است و به عالم مجردات شبیه است زیرا عاری از ماده و آثار انفعالی ماده است مانند زوال و فساد. پس موجود مثالی موجودی است که شکل و اندازه دارد ولی ماده ندارد. عالم مثال محیط به عالم ماده است و در حکم باطن دنیاست. عالم مثال به دو قوس تقسیم می شود: 1- نزولی که قبل از عالم دنیا و بعد از عالم مجردات است یعنی هستی قبل از اینکه به دنیا بیاید در مثال و برزخ نزولی تحقق می یابد. 2- قوس صعودی: همان عالم قبر است که ارواح بعد از جدایی از بدن به آنجا می روند. تمام اعمال انسان در عالم صعودی صورت و مثالی دارند که زنده و با شعورند. 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها